شبی که فردایش قرار بود کنکور بدهم سرودم...
مدرسه ، درس ، امتحان ، زوری
آه و صدآه از علم مجبوری
خانمان سوز بدتر از تریاک
چیست این علم بی خود زوری
که به لطف کتاب می آرد
مرز لاعلاج شب کوری
ترسم این است که شوم آخر
دانش آموز پشت کنکوری
بی خیال جهان بزن مطرب
دام دارام ریم دارام دارام روری
میل کن تخمه و تماشا کن
قهوه تلخ و فیلم سنتوری
سینمائی نه غیر اخلاقی
اجتماعی نه لختی و عوری
***
بابا این جامعه است ما داریم؟
همه شان منقلی و وافوری
آخرش میشوی یکی مثل
عملی های زیر ساطوری
ارزش علم چیست وقتی هست
عالم دهر هر گری گوری
(یه بیت اینجا هست که به دلیل مسائل سیاسی نمیتونم بیارمش.ببخشید)
گرچه من میکنم غلط که کنم
از کتاب و مطالعه دوری
جان همسایه درس میخوانم
" نه به این شکّری نه آن شوری "
میکنم کسب علم گرچه بود
مدرسه ، درس ، امتحان ، زوری