مسکرات

مسکرات از لب مداح تو جریان دارد

قیامت نور

شب تیره است و دختر پیغمبر آفتاب

خورشید ذات لم یزلی مادر آفتاب

خورشید روز حشر نمایان نمیشود

آنروز اگر به پانکند محشر آفتاب

آنروز اگر طلوع کند طلعت بهشت

چشم از نگاه خیره بماند بر آفتاب

یکسو تمام لشکر دشمن ز یکطرف

استاده در مقابل این لشکر آفتاب

او بود اگر بنای ظلالت بر آب بود

چون آب میشورد یخ ظلمت در آفتاب

باید برای درک تو قلبی سلیم داشت

جلوه کند در آینه ها بهتر آفتاب



نوشته شده توسط محمدعلی کشفی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

...درد از هر طرفش پیش تو درمان دارد
بسکه اعجاز شراب تو مسلمان دارد
مسکرات از لب مداح تو جریان دارد

آبشار می سرمستی ما منبر توست
***
متمایل شده نار غم تو جانب خس
قافیه هرز شدونیست مجالی به هرس
خوش بحال همه ایل و تبارم باالاخص

خوش بحال پدرم که پسرش نوکر توست...

شب تیره است و دختر پیغمبر آفتاب

خورشید ذات لم یزلی مادر آفتاب

خورشید روز حشر نمایان نمیشود

آنروز اگر به پانکند محشر آفتاب

آنروز اگر طلوع کند طلعت بهشت

چشم از نگاه خیره بماند بر آفتاب

یکسو تمام لشکر دشمن ز یکطرف

استاده در مقابل این لشکر آفتاب

او بود اگر بنای ظلالت بر آب بود

چون آب میشورد یخ ظلمت در آفتاب

باید برای درک تو قلبی سلیم داشت

جلوه کند در آینه ها بهتر آفتاب

محمدعلی کشفی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی